و قتی بارون چشات میگه وقت رفتنه وقت حکومت غمو ، حضور گریه منه سکوت گریه نگام ، هنوز به یاد شب عشقت تو قلب و دلم ،داغه و گرمه مث تب تو این سکوت بی صدا ، بازم دلم از تو رمید خسته و دل شکسته ام ، خالی ام از عشق و امید این گریه همیشگی ، مونده تو شبهای من تو این روزهای بی وفا ، عشق رو تو دادی یاد من
ناصر
سهشنبه 15 شهریورماه سال 1384 ساعت 05:09 ب.ظ